معنی بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق, معنی بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق, معنی fdcmj cdoتj اx، cdoتj (omj) /اadbj، /oa lcbj /cاljbi m kتtcr, معنی اصطلاح بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق, معادل بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق, بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق چی میشه؟, بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق یعنی چی؟, بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق synonym, بیرون ریختن از، ریختن (خون) پاشیدن، پخش کردن پراکنده و متفرق definition,